تاریخ بروز رسانی بهمن ۲۴, ۱۴۰۳
مرکز ترک اعتیاد تمایلی برای بانوان با توجه به شرایط بیمار ترک اعتیاد تمایلی اصطلاحا خودمعرف انواع مواد مخدر برای زنان شاید شما هم رانندگی رو یه شغل سخت بدونید، که البته همینطور هم هست. ساعت های طولانی رانندگی کردن بدون توقف حقیقتا کار سختی هست. برای همینه که اکثر راننده ها برای اینکه خوابشون نبره به مصرف تریاک رو آوردن. یکی از اون راننده ها اسمش مرتضی هست. ۵۳ سالشه و صاحب سه فرزند و دو تا نوه هست.
داستانی واقعی از ترک اعتیاد تمایلی خودمعرف
داستان اعتیاد مرتضی تا ترک تمایلی خودمعرف، بر می گرده به ۲۸ سال قبل. زمانی که دو تا بچه داشته و خانومش پا به ماه بوده. داستان زندگی مرتضی رو از زبون خودش بشنوید:
دو تا بچه کوچیکم زیر ۷ سال بودن و زنمم حامله بود. مدام به این فکر می کردم که بار بیشتری ببرم و یا تو مسیر های طولانی تری بار بگیرم تا پولش بیشتر بشه. درست اون زمان بود که یکی دو بار پشت فرمون خوابم گرفت و خدا رحم کرد که تصادف نکردم.

اعتیاد به تریاک
بعد از اون ماجرا بود که کم کم تریاک کشیدن رو شروع کردم و اعتیاد به تریاک. راستش کشیدن تریاک بین راننده ها خیلی رایجه. چون تریاک نمیذاره خوابمون ببره و می تونیم ساعت های زیادی را با هوشیاری بالا رانندگی کنیم. منم که باید پول زیادی در می آوردم مثل راننده های دیگه شروع به کشیدن تریاک کردم.
من فکر می کردم فقط زمانی که سرویس می رفتم تریاک می کشم. اما بعد از یه مدت دیدم وقتی که به خونه هم میام مدام خسته ام و بدن درد دارم. همینا هم باعث می شد که با زنم دعوام بشه. بعد یکی دوبار متوجه شدم که نکشیدن تریاک تو خونه باعث این رفتار ها شده. اینطور شد که وقتی خونه هم میومدم شروع به تریاک کشیدن کردم. اوایل زنم مخالف می کرد، اما وقتی با داد و بی داد های من مواجه شد، خودش رو کنار کشید و دیگه کاری به کارم نداشت و میل به ترک اعتیاد تمایلی به تریاک نداشتم!
روز ها و سال ها از پی هم گذشت تا اینکه بچه هام بزرگ شدن و با بزرگ شدن اونا، خرج و مخارج شون هم بیشتر شد. اینطور شد که من برای ماه ها حتی رنگ خونه رو نمی دیدم. حتی دیگه وقت نداشتم تریاک بکشم. چون کشیدن تریاک حدود نیم یا یک ساعت از وقتم رو می گرفت. به همین علت به جای کشیدن تریاک شروع به خوردن اون کردم.
انگیزه خوردن تریاک
تقریبا حدود ۱۰ سال یا شاید هم بیشتر من خوردن تریاک رو تو چایی حل می کردم و هر روز صبح می خوردم. هر بار که قرار بود ساعت های بیشتری بیدار بمونم، مقدار تریاک رو بیشتر می کردم و در حالت عادی کم تر مصرف می کردم. راستش رو بخوایید نمی دونم روزگار چطور سپری شد و بچه هام کی بزرگ شدن. اینقدر بزرگ که پسر و دختر بزرگم ازدواج کردن و من صاحب نوه شدم.
ترک اعتیاد تمایلی
البته بفکر ترک تمایلی بودم اما خب تا شنبه بعدی تغغیر میکرد.بعد از به دنیا اومدن نوه دومم، یه روز دخترم با چشمای اشک بار اومد خونه. ازش دلیلش رو پرسیدم که گفت شوهرش تعنه معتاد بودن منو بهش زده و دخترم اینقدر ناراحت شده که بدون بچه قهر کرده و اومده اینجا. اون لحظه خیلی خجالت کشیدم. به خاطر من زندگی دخترم داشت خراب می شد و من شده بودم مایه ننگ خانواده ای که این همه سال براشون زحمت کشیده بودم و تمایل به ترک در مرکز ترک اعتیاد تمایلی داشتم
همون روز تصمیمی گرفتم. تصمیمی که منو به کمپ ترک اعتیاد آورد. الان هم اینجا هستم تا بعد از ۲۸ سال ترک کنم. روز های سختی در پیش دارم، اما خوب، می تونم به خاطر خانوادم تحمل کنم. اون زمان به خاطر اونا شروع به مصرف تریاک کردم، الان هم به خاطر اونا ترک می کنم و در مرکز ترک اعتیاد تمایلی پذیرش شدم.
پایان متن.
نیلوفر ساکی
پاسخ دهید