تاریخ بروز رسانی فروردین ۲۲, ۱۴۰۰

خانواده یکی از مهمترین و اصولی ترین نقش ها را در اعتیاد زنان دارد. علاوه بر نقش خانواده بر اعتیاد زنان، نقش زنان بر اعتیاد همسران هم بسیار مهم است. به همین دلیل تحقیقات گسترده ای در این زمینه صورت گرفته است، که به بررسی عوامل گرایش زنان به مواد مخدر می پردازد. مقاله کمپ اعتیاد زنان از میان این بررسی ها می توان به مشکلات مربوط به اضافه وزن، گرایش های جنسی، سابقه سوء مصرف مواد مخدر در خانواده، خشونت در خانواده و اختلالات شخصیتی اشاره کرد. هر کدام از این عوامل می تواند تاثیر نامطلوبی بر روح و روان زنان گذاشته و آن ها را به بستری از مواد مخدر هدایت کند.

رفتار های ناهنجار خانوادگی و نوع فرزند پروری نشانه بارزی از خانواده هایی است که درگیر اعتیاد می باشند. عدم ثبات رفتاری و خلق و خوی والدین، آثار سوئی بر روح و روان کودکان می گذارد. اما این تنها بیماری نیست که فرزندان این خانواده ها به آن دچار هستند، بلکه بیماری هایی که بر اثر نقش ژنتیکی به این نوزادان وارد می شود، می تواند تا آخر عمر آن ها را دچار بیماری های گوناگونی کند. همچنین پژوهش ها نشان داده است، کودکانی که دارای والدینی معتاد بوده اند، خود به صورت ذاتی به مصرف سیگار و مواد مخدر گرایش دارند.

نقش روش تربیتی خانواده ها در گرایش به اعتیاد زنان

تعادل در خانواده ها، مهمترین مصونیت فرزندان در مقابل اعتیاد است. در حقیقت چه در خانواده های سخت گر و چه در خانواده های آسان گیر، تمایل فرزندان به مصرف مواد مخدر و اعتیاد بالاتر است. زیرا که در خانواده های آسان گیر، این فرزندان هستند که حکومت می کنند و والدین عملا نمی توانند در مقابل رفتار های ناهنجار فرزندان خود، عکس العملی نشان دهند. همچنین در خانواده های سخت گیر نیز، فرزندان به دلیل نشان دادن بلوغ رفتاری و یا سرپیچی کردن از دستورات والدین، به سوی مواد مخدر جذب می شوند. به همین دلیل، امن ترین خانه برای فرزند پروری، داشتن تعادل در رفتار و تربیت فرزندان است.

مهارت نه گفتن از جمله موارد تربیتی است که باید خانواده ها در فرزندان خود ایجاد کنند. ساختن عزت نفس در کودکان، انتخاب دوستان، برخورد با ناملایمات اجتماعی و…. همگی از جمله موارد تربیتی می باشد. علاوه بر این، روابط والدین با یکدیگر نیز اهمیت به سزای در مقابله با اعتیاد فرزندان دارد. روابط سرد، جدایی و اختلافات شدید خانوادگی، همیشه مانند سوهانی روح و روان کودکان را مورد آزار قرار می دهد. در حقیقت کیفیت زندگی یکی از شاخص های مهم گرایش اعتیاد در زنان بوده و دلیل افزایش این امر، می تواند نشات گرفته از کیفیت پایین زندگی در خانواده ها باشد. به همین دلیل، فرزندان خانواده های معتاد و کودکانی که در معرض خشونت های خانوادگی قرار دارند، دارای بیشترین آمار اعتیاد هستند.

به همین منظور، خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی که شخصیت فرد در آن شکل می گیرد، نقش بسزای در رشد و آموزش کودکان دارد. در این میان، نقش زنان به عنوان مادر، می تواند در کاهش و یا افزایش اعتیاد در فرزندان موثر باشد.

طلاق و اعتیاد زنان

طلاق یکی از مخرب ترین آثاری است که می تواند بر روح و پیکره زنان وارد شود. ناامیدی، احساس رها شدن، اضطراب، دلتنگی، اندوه و.. همگی از جمله ضربه های روحی و روانی به زنان می باشد. در خانواده هایی که منجر به طلاق شده اند، اغلب دختران اقدام به خودکشی، مصرف مواد مخدر و فرار از خانه شده اند. این دختران اکثرا جذب باند های انحراف، توزیع مواد مخدر و.. می شوند.

طلاق تنها آثار خود را بر فرزندان نگذاشته و حتی فرد بزرگسال نیز می تواند بر اثر طلاق و کنار آمدن با فشار های روانی بعد از آن، به مصرف مواد مخدر روی آورده و فرد را دچار بحران های روحی و روانی شدیدی کند. این رفتار در مادر خانواده، منجر به آسیب های روحی و شخصیتی شدید در فرزندان می شود. در ادامه این زندگی، زمانی که فرزندان خود را رها شده می یابند، ترس و عدم اطمینان در بستر خانواده، آن ها را به سمت هر محبتی در بیرون از خانه سوق می دهد.

نقش خانواده بر اعتیاد زنان

زنان معتاد همیشه آثار مخرب تری بر خانواده داشته اند تا مردان معتاد. زیرا که در نبود پدر، مادر می تواند خانواده را کنار یکدیگر حفظ کرده و آن ها را از دام اعتیاد نجات دهد. اما اگر همین مادر خودش در دام اعتیاد گرفتار شود، آنگاه بی عاطفگی، رفتار نامتعادل و… فرزندان را به ورطه نابودی می کشاند. این زنان به دلیل وابستگی که به مواد مخدر دارند، اولویت های زندگیشان تغییر کرده و دیگر توجهی به فرزندان و نیاز آن ها نمی کنند. به این ترتیب تحکیم و نظام خانواده متزلزل شده و هر زمان که مشکلی بروز می کند، به جای رفع آن، والدین به مواد مخدر پناه می برند.

خانواده ها تاثیرات احساسی، اجتماعی، فیزیکی و روانی کوتاه مدت و بلند مدتی بر روح و روان کودکان دارند. به همین دلیل محیط و فضای خانواده بر سلامت روح و روان فرزندان تاثیر می گذارد. از این رو باید از استراتژی های پیشگیرانه در حوزه خانواده، کودک و نوجوان صورت گیرد. این رویکرد سبب می شود که هم خانواده های سالم تری در جامعه داشته باشیم و هم از هزینه های درمان کاسته شود.

پایان متن.

نیلوفر ساکی