عروسم اعتیاد به شیشه داشت

3/5 - (1 امتیاز)

تاریخ بروز رسانی اسفند ۲۲, ۱۴۰۱

عروسم اعتیاد به شیشه داشت این درد و دل مادریست که بعد از بزرگ کردن فرزندش، حال مسئولیت بزرگ کردن نوه اش نیز بر عهده اوست. مادر بزرگی که از حرکات عروس خود به ستوه آمده است. نامم فاطمه است و ۶۳ سال سن دارم. من بازنشسته آموزش و پرورش هستم و با نوجوان های بسیاری تا به امروز برخورد داشته ام. به جرات می توانم بگوییم که عروس من یکی از بدترین و پر دردسترین نوجوانانی بود که   می توانست بر روی این کره خاکی زندگی کند. البته چه عرض کنم. تقصیر من است که با اصرار او را به عقد پسرم در آوردم. نام عروسم مهشید است و از فامیل های خودم محسوب می شود.

ترس ار اعتیاد پسرم

جریان ازدواج آن ها از این قرار بود که پسر ۲۴ ساله من شروع به رفت و آمد با دوستان نابابی کرد. او مغازه لوازم یدکی ماشین داشت و خدا رو شکر از درآمد خوبی هم برخورد دار بود. اما رفت و آمد او با چند تا از کسبه همان محل که به اعتیاد گرایش داشتندو ترس از اعتیاد پسرم، هول و ولای در دلم به راه انداخت که مرا مجبور کرد تا برای ازدواج او در هر خانه ای را بزنم. یکی از آن خانه ها، متعلق به پدر مهشید بود. آن زمان مهشید تنها ۱۵ سال داشت و دختر بسیار زیبایی بود. با خودم گمان می کردم که شور نوجوانی مهشید می تواند پسرم را سرگرم کرده و او را از دوستان بی بند و بارش جدا کند.

شش ماه از عروسی مهشید و پسرم نگذشته بود که کم کم اختلافات آن ها شروع شد. در حقیقت مهشید دختر نوجوانی بود که می بایست در حیاط مدرسه با همسن و سالانش بازی می کرد. اما به جای آن الان در خانه نشسته بود و مشغول پختن غذا و تمیزی خانه بود. من تا اندازه ای درکش می کردم و هر بار که با پسرم دعوایش می شد، من همیشه طرف عروسم را می گرفتم. از کشمکش های مهشید و پسرم یکسال می گذشت تا اینکه من پیشنهاد دادم که برای سرگرمی به آموزشگاه خیاطی، بافندگی، آرایشگری و… برود و زمان خود را در آنجا صرف کند.

خوشبختانه مهشید با پیشنهادم موافقت کرد و چند روز بعد با خوشحالی به کنار آمد و شیطنت خاصی گفت که یک آموزشگاه در نزدیکی خانه پیدا کرده است و می خواهد از فردا برای آموزش به آنجا برود. حدود چند ماهی از رفتن عروسم به آموزشگاه نرفته بود که خبر بارداری او ما را بسیار خوشحال کرد. من گمان می کردم که دیگر پسرم سرش با زن و بچه اش گرم می شود و دور دوستان ناباب را خط می کشد. البته که همینطور هم شد. با به دنیا آمدن نوه ام صلح نسبی در خانه شان برقرار بود و من هم خیالم از این بابت آسوده شده بود.

 

عروسم اعتیاد به شیشه داشت چکاری انجام بدهم ؟
عروسم اعتیاد به شیشه داشت

اعتیاد به شیشه عروشم

حدود دو سالی از رفتن به آموزشگاه عروسم می گذشت. او الان دیگر بخشی از آن سالن آرایشی شده بود و برای خودش کسب در آمد می کرد. من نیز که دیگر بازنشسته شده بودم با کمال میل از نوه ام مراقبت می کردم تا پسر و عروسم به کارشان رسیدگی کنند. از این احوالات چند ماهی گذشت و کم کم نوه ام داشت وارد ۲ سالگی می شد که کم کم متوجه رفتار های مشکوکی از جانب عروسم شدم. متوجه شدم که عروسم اغلب اوقات بی قرار و بی خواب است. مدام در حال کاهش وزن بوده و دعوا هایش با پسرم را از سر گرفته است. سعی کردم با او صحبت کنم اما او هر بار از دادن پاسخ طفره می رفت و او اعتیاد زنانه به شیشه پیدا کرده بود.

اوضاع و احوال مهشید کم کم داشت رو به وخامت می رفت و من نمی توانستم دلیل منطقی برای این موضوع پیدا کنم. تا اینکه یک روز متوجه گریه ها و جیغ های بی امان نوه ام از طبقه بالا شدم. خودم را سراسیمه به طبقه بالا رساندم و از آنچه مشاهده می کردم به وحشت افتادم. مهشید نوه ام را گرفته بود و با چاقو به گردن او می کشید. از ترس پاهایم سست شده بود. نمی دانستم چه کنم. تنها کاری که از من بر می آمد این بود که او را هل داده و نوه ام را نجات دهم. وقتی نوه ام را از زیر دستانش نجات دادم، سریعا به طبقه پایین رفته و در راقفل کردم. از ترس اشک چشمانم بند نمی آمد. با همسرم و پسرم تماس گرفتم اما متاسفانه تا آمدن آن ها، مهشید از خانه فرار کرده بود. ماجرا را برایشان تعریف کردم و آن ها نیز از ترس آب دهان شان خشک شده بود.

به سراغ خانواده مهشید رفتیم، اما آن ها نیز خبری از او نداشتند. تقریبا ۴۸ ساعت از او بی خبر بودیم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و گفتند که زنی را دستگیر کرده اند. به کلانتری که مراجعه کردیم متوجه شدیم که مهشید را در یکی از مهمانی های خارج شهر دستگیر کرده اند. دیگر طاقتم تمام شده بود. از پسرم خواستم که او را طلاق دهد و به دلیل نبود امنیت جانی برای نوه ام، موضوع اعتیادش را در دادگاه مطرح کند تا بتوانیم حضانت بچه را بگیریم.

پایان متن.

نیلوفر ساکی

چاپ مطلب

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

شماره تماس مستقیم کمپ زنان